مهدی حلاجیان

گفتار عاقلانه و رفتار صادقانه

مهدی حلاجیان

گفتار عاقلانه و رفتار صادقانه

دین گریز و یا دین دار گریز

مبحث هفتم :        مهدی حلاجیان

                گفتار عاقلانه      رفتار صادقانه

                  دین گریز و یا دیندار گریز

دین گریز یا دیندار گریز؟

 

    شاید این مطلب را از خیلی ها شنیده باشید: عده ای اصرار دارند که بگویند 

 

مردم و خصوصا جوانان ایران دین گریز شده اند.شما چقدر با این مطلب موافقید؟

 

اینکه تهاجم فرهنگی دامنه دار دشمنان این مرز و بوم که در اصطلاح عام

 

غربی ها نامیده می شوند تاثیرات انکار ناپذیری را به جامعه ی دینی ما وارد

 

 کرده است توسط هیچ کس نمی تواند انکار شود.

 

اما آیا همه ی مشکل به اصطلاح دین گریزی مردم و خصوصا جوانان فقط همین

 

 یک نکته است ؟

 

     بنده که از ابتدای انقلاب و از هفت سالگی در مسیر انقلاب واقع شده ام و

 

در حد وسعت درک قضایا از مراحل گذار انقلاب ، جنگ ، سازندگی ،

 

 اصلاحات ، واینک دوران عدالت گستری  را سپری کرده ام ودر همه ی

 

 مراحل فوق در بتن جامعه بوده ام بعید می دانم که تنها گزینه دین گریزی

 

تهاجم همه جانبه فرهنگی غرب باشد.

   

    در دوران انقلاب همه هرچه داشتند در طبق اخلاص گذاشتند و حتی غیر

 

 متدینین هم برای پیروزی انقلاب تلاش کردند.

   

  در دوران جنگ همه ی دلسوختگان انقلاب همه ی هستی ونیستی خود را

 

 برای دفاع از کیان انقلاب وکشور به کار گرفتند و البته عده ای از

 

وطن پرستان نیزبرای حفاظت از کیان مملکت اقدام کردند و البته عده ای

 

 دیگر نیز از آشفته بازار جنگ بهره ها گرفتند و عده ای نیز با ظاهر اسلامی و

 

 مردم فریب راه نفوذ خود به قدرت وسرمایه دار شدن خود را هموار می کردند.

    

دوران سازندگی دوران دیگری بود زحمات طاقت فرسای مسوولین در

 

 اوج بی پولی کشور وقیمت ارزان نفت فراموش شدنی نیست در این دوران

 

 پایه گذاری روند کشور به سوی یک کشور کاملا صنعتی شتاب جدی گرفت

 

 والبته دراین دوران نیز عده ای سود جو با استفاده از رانت های اقتصادی و

 

به بهانه خصوصی سازی کارخانه های بزرگ را تا مرز ورشکستگی رسانده

 

و با ثمن بخس آن را خریده ودر تملک خود در آوردند ودر این میان از

 

احساسات مذهبی مردم نیز بهره ها بردند والبته عدهای نیز پس از فراغت

 

از جنگ تازه به جایی رسیدند که ای داد ما تلاش کردیم و دیگران خوردند

 

 وبرای آنکه از غافله سرمایه داری عقب نمانند گوی سبقت را از زالو صفتان

 

 نیز ربودند.

   

 اصلاحات ودوران آن نیز به کام عده ای دیگر بود هرچند تلاش بی پایان

 

برای حفظ وگسترش آزادی های سیاسی واجتماعی ستودنی است. وشاید نظیر

 

 این گونه آزادی های اجتماعی در آینده نیز اتفاق نیفتد.

 

  در دوران اصلاحات جاه طلبی های وصف ناشدنی عدهای و تلاش برای

 

 رسیدن به ره صد ساله چنان قوتی گرفت که همه حتی خود اصلاح طلبان

 

 از آن شاکی شدند والبته دراین برهه نیز استفاده از ابزار دین برای توجیه

 

درستی ونادرستی روند اصلاحات توسط عده ای ضربه ی دیگری رابر

 

 جامعه ی دینی وارد کرد.

 

 واینک دولتی در مصدر امور است که شاید قضاوت درمورد آن زود باشد .

 

 این دولت با شعار اسلام راستین وگسترش عدالت علوی به میدان آمده است 

 

 ولی شواهد نشان می دهد که از پول نفت بر سر سفره های مردم خبری نیست

 

 و مفسدان اقتصادی تهدید به معرفی می شوند آیا به نظر شما کسی که مفسد است

 

 وفسادش بر راوی ثابت شده است جای درنگ برای معرفی دارد ویا سریعا

 

به مجازات برسد؟

 

بنده در دوران تحصیل و کار و ارتباطات کاری  بسیار از متدین نماهایی دیده ام

 

 که وقتی نام مبارک امام حسین( که درود خدا بر اوباد ) را می شنیدند اشک ها

 

 بر گونه هایشان جاری می شد و نماز اول وقت را در هیچ لحظه ای از دست

 

 نمی دادند .....اما در تعاملات اقتصادی اداری و غیر اداری بجز منفعت

 

طلبی هیچ نمی دیدند .

 

بروز اشکال در کاغذ سفید را اشکال شرعی می دانستند اما خروارخروار

 

از بیت المال در گروشان بود وعلاوه بر راننده با ماشین اداری و ماشین

 

 شخصی از چند ماشین اداری دیگر در پارکینگ برای نشان دادن اهمیت

 

 مدیرت خود بهره میگرفتند.

 

وعده ای دیگر نیز وسایل نقلیه ی اداری را در اختیار فرزندان خود قرار

 

 می دادند.و...

 

ازاین دست اتفاقات بسیار است کافی است به تصویب و یا اجرای قوانینی

 

 که میتوان با وثیقه وپول مجازات رابه تعویق انداخت و یا خرید بیاندازید.

 

 اشتباه نشود هدف من مچ گیری نیست وبهتر آن است که مراجع ذیربط کار

 

 خود را درست دنبال کنند.

 

اساس بحث من اینست که تا زمانی که دینداران ما از ابزار دین  برای بهره -

 

 وری شخصی استفاده می کنند و هیچ مرجعی نیست که حق او را در کف دستش

 

بگذارد طبیعی است که جوانان ما از دورویی ونفاق اینگونه افراد به تنگ آیند

 

 وراه دیگر پیش گیرند . جوانان ومردم دین گریز نیستند این موضوع را در ایام

 

 سوگواری سالار شهیدان و شب های قدر به وضوح می توان دید . مردم ما

 

 دیندارند وبه اهل بیت عصمت وطهارت علاقه ی قلبی دارند والبته از

 

متظاهرین دیندار گریزانند.

نظرات 4 + ارسال نظر
۱۳نظر ثبت شده دوشنبه 29 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 05:34 ب.ظ

قا محسن رضوی سلام

از راهنمایی شما متشکرم .
چشم در اولین فرصت درستش می کنم.
از اینکه بهم سرزدی ممنون.

دوشنبه 29 آبان ماه سال 1385 ساعت 2:24 PM

آقا عمل تو این صورت دادمیزنه منم پیشنهاد میکنم عکس رو عوض کنین

دوشنبه 29 آبان ماه سال 1385 ساعت 2:07 PM


محسن رضوی
درود !
به نظرم نوشتن تمام سوابق حتی جزئی ها ( مثلا ناظر چاپ جلد و ... )مفید نباشد بهتر است فقط عناوین مهم را بنویسید ....

یکشنبه 28 آبان ماه سال 1385 ساعت 9:39 PM

پاسخ به اقا سیروس

اقا سیروس باز هم سلام
از اینکه بار دیگر وقت گذاشتی وبرایم پیام نوشتی ممنونم.
اما در مورد نوشته ات ذکر چند نکته ضروری است
- از راهنمایی شما برای دور شدنم از وبلاگستان ممنونم ولی ایا گزارش نویس کیهان اعلام نکرده امار را از کجا اورده است.
امروزه عدد و رقم های جور اجور هرکس به زعم خود از جایی دست و پا می کند ایا هدف نویسنده ی کیهان بستن باب وبلاگ نویسی نبوده است که این امار را ساخته.
شما چرا باور کردید.
وبلاگ نویس ها با ذهنیت های متفاوتی می ایند که یکی از انها می تواند مخالفت با نظام باشد.
وبلاگ خوانها هم همینطورند ممکن است عده ای فقط به دنبال اخبار مخالف باشند اما نمی توان به انها همه یا اکثر اطلاق کرد مگر اینکه شیوه و روش امار گیری بطور مشخص اعلام شود.
- احتمالا شما فیلم نجات سرباز رایان را ندیده ایدچراکه این فیلم طرف منفور نداشت که عشق به رهبری را طرف منفور ان بدانیم بلکه کاملا بر خلاف نظر شما اطاعت از فرماندهی/ رهبری/ وعشق به میهن وایثار در سراسر فیلم موج می زند واین مختص همین فیلم نیست در همه ی فیلم ها ی جنگی اطاعت از رهبری وعشق وایثار است که موج می زند و مخاطب را به خود جلب می نماید.
- هر چند بنده وحتی شما / شاید/ با اساس جنگ مخالفیم اما این نکته را نمی توان فراموش کرد که پایه ی همه ی جنگ ها منفعت طلبی است و الزاما این منفعت در غالب یک فکر اندیشه و یا ایدئولوژی نهفته است و انکار نقش ایدئولوژی در جنگ ها مانند انکار روز است .
اما می پذیرم که نگاه شما و بنده به جنگ متفاوت است و بحث درمورد ان در این مقال ومجال نمی گنجد.
- رسوایی های به بار اورده از مدعیان حضور در جبهه نمی تواند باعث انکار و یا اتهام کلیت ماجرا باشد چرا که از همه ی فرق و گروه های اجتماعی هستند کسانی که توبره خود را از مال حرام و زشتی بسیار پرکرده وبه قولی بار خود را بسته اند .
یقینا در روز واپسین جواب گوی هر انچه که کرده اند خواهند بود.واز نظر بنده نیز مطرودند.
- و به خاطر نوشته اکبر اقا مجبورم که نظر دانی را با احتیاط حفظ کنم / نمونه افرادی که از ازاد بودن جز فحاشی چیزی سرشان نمی شود/

یکشنبه 28 آبان ماه سال 1385 ساعت 6:57 PM


سیروس

۱- جناب حلاجیان به اعتبار گزارش نویس کیهان میگویم پر خواننده ترین وبلاگهای دنیای مجازی وبلاگهای مخالف نظام و براندازند بنابراین به زعم من انتخاب وبلاگستان برای رسیدن به اهدافتان نادرست بوده.
۲- از اینکه میشنوم به خاطر عشق به امام راهی جبهه های به قول شما حق علیه باطل شدید جدا متاسفم. لااقل در جنگ جهانی دوم (که شما اشاره به فیلمی در این ارتباط کرده ای!) به خاطر عشق به رهبر وارد جنگ شدن از خصوصیات طرف منفور جنگ است. بیش از این اینجا را مجال گفتن در این باره نمی بینم.
۳- وابستگی حزبی یک سیاستمدار را شناسنامه دار می نماید و میتوان به اعتبار حزبش او را شناخت. در غیر این صورت ادعای اخلاص و کاردانی و پاک نیتی که از همگان بر می آید.
۴- برای من جنگ ایدئولوژیک زشتترین موجودیت دنیاست. سابقه کوتاه حضور جنابعالی در جنگ برای این اما جذاب نیست که از این تبار زیاد شنیده ایم و دیده ایم که چه رسواییها در این سالیان به بار آورده اند. بگذارید تصحیح کنم؛ سابقه حضور جنابعالی در جبهه ها با سوابق ذهنی من و امثال من اگر نکته منفی نباشد٬ آنقدرها هم مثبت نیست. با دلیلی که شما برای حضورتان بیان کرده اید که ابدا مثبت نیست.

یکشنبه 28 آبان ماه سال 1385 ساعت 4:23 PM


پاسخی به دوستم اقا سیروس

اقا سیروس سلام
۱ - شاید حق با شما باشد که باور نکنید بنده فقط به خاطر توانمندی اجرایی قوی همایش ها را مدیریت کرده ام.
۲- والبته موسس کانون قران در دانشگاه بودن به یقین وابستگی حزبی ویا جناحی نمی خواهد .
۳- وصد البته حضور بنده در جبهه هیچ نیازی به وابستگی جناحی نمی تواند داشته باشد.حضور در جبهه های نبرد حق علیه باطل ناشی از عشق وارادت خالصانه ام به حضرت امام رضوان الله تعالی علیه بوده ونه تنها از ان دلخور نیستم بلکه همیشه وهمه جا به ان افتخار می کنم.طرف دوم حضور ما در جبهه حفظ کیان مملکت از لوث وجود دشمنان این اب و خاک بوده است که حداقل این یکی قابل کتمان نیست.
۴ - شاید خیلی ها را دیده باشید که از مطاع معنوی برای خود دکانی دست و پا کرده باشند اما به شکر خدا بنده تاکنون نه نیازی به ان داشته ام وانشاالله هیچ وقت به ان نیازمند نمی شوم.
نمی دانم شما از چه و برای چه ناراحت بوده ای که اینچنین با عتاب با بنده صحبت کرده ای فقط جهت اطلاع حضرت عالی به این نکته اشاره می کنم که اگر بنده وابستگی جناحی داشتم ومکنت مالی باد اورده هیچ نیازی نمی دیدم که در اینترنت دنبال وبلاگ به وبلاگ بگردم شاید جوان هایی که هنوز عشق به میهن و اعتلای ان را دارند و در انتخابات شرکت می کنند التفاتی کنند و مرا نیز به دیگران معرفی کنند.
۵ - اینکه عدم وابستگی بنده به حزب حقیقت نیست را توضیح دادم .اما اینکه این عدم وابستگی به حزب برای شما مزیت هم محسوب نشود جای بحث و صحبت دارد.از اینکه عده ای سیاست مداران سالوس وعده ای منفعت طلبان فرصت طلب با شعار های تو خالی دل بنده وشما و خیلی های دیگر را ازردند قابل قبول است اما این بدان معنی نباید باشد که ما میدان را برای جولان بیشتر انها فراهم کنیم.
۶- نکته قابل تامل نوشته هایت عدم جذابیت حضورم در جبهه برای شما و دوستانتان است برای خود وشما ودوستانتان متاسفم که عده ای خدا نشناس توانستند زیباترین قطعه از خاطرات بیاد ماندنی دفاع از خاک ومیهن را بی ارزش جلوه کنند. تلخ ترین قطعه ی نوشته شما این مطلب است . اگر شما فیلم نجات سرباز رایان ویا خیلی از فیلم های امریکایی و المانی و... را دیده باشید این همت جوانانشان را به بهترین وجه نشان می دهند وبه اخرین بازمانده جنگ جهانی دوم مدال افتخار می دهند. اما اندکی بعد از جنگ و دفاع از مرز و بوم شما چنین نظری می دهید.
در عین حال اگر باز سوالی باشد که بنده بتوانم به ان پاسخ بگویم ممنون خواهم شد که با خودم در میان بگذارید.
شماره تماس بنده ۲۲۱۶۶۱۹۲
از اینکه لطف کردی وبه وبلاگم سر زدی ممنونتم امیدوارم دوباره بیایی و نوشته هایم را بخوانی و نظر بدهی

یکشنبه 28 آبان ماه سال 1385 ساعت 11:32 AM

[ web | email ] سیروس

۱- جناب حلاجیان من اعتقاد دارم عدم وابستگی شما به حزب و جناح نه حقیقت است و نه مزیت. من دیروز در این دیار متولد نشده ام که ندانم این سوابق مدیریتی حضرتعالی بدون وابستگی امکانپذیر نبوده است!
۲- متاسفم کسانی که وظیفه ساختن فرهنگ سیاسی بر گرده شان نهاده شده است٬ با شعارهای توخالی ملت را حزب گریز می کنند.
۳- متاسفانه باید بگویم برای من و اکثر دوستانم این سوابق جذابیتی ندارد:
سابقه 7ماه حضور درجبهه های نبرد حق علیه باطل
موسس کانون قران وعترت دانشگاه شهید عباسپور.
مسوول امور لبنان هشتمین جشنواره فیلم دفاع مقدس
مدیر هماهنگی، پشتیبانی و اجرایی همایش های:
امام علی علیه السلام ورفتار علوی
جشنواره های تولیدات رادیو تلویزیونی نماز ونیایش
جشن شکوفه های آسمانی
مسابقه بزرگ نامه ای به خدا
و ...

یکشنبه 28 آبان ماه سال 1385 ساعت 09:49 AM

[ web | email ] سید اهل اصفهان

سلام/از اینکه برادرانه مرا راهنمایی می نمایید بسیار ممنونم//ولی معتقدم آنچه را بگویم که مردم علاقه به شنیدنش دارند ،نه آنچه که خود علاقه به شنیدنش

شنبه 27 آبان ماه سال 1385 ساعت 10:37 PM

[ web | email ] siavash

man dar in entekhabat shoraha ba har ki ke mokhalefe ahmady nejad bashe ray midam motasefane sale pish be ishoon ray dadam va bekhatere masayely vaghan pashimonam
va didam shoma to matlabeton dar in morede nokaty ro goftid mikhastam bedonam shoma candid hastid ya kheir agar hastid az kodam hoze
khoshal misham komaketon konam baraye piroozy dar entekhabat agar candidid vagarna ke az matlabeton bahre bordam

شنبه 27 آبان ماه سال 1385 ساعت 3:36 PM

[ web | email ] سید اهل اصفهان

سلام//به این میگن یه شعار کار درست وبه خاطر انتخابش بهت تبریک می گم///با با به پیر به پیغمبر جون هر کی دوس داری یه عکس دیگه بزار

سه شنبه 23 آبان ماه سال 1385 ساعت 7:13 PM

[ web | email ]

مهدی جان سلام
از اینکه به نوشته هابم سر می زنی و در موردشان نظر می دی ممنونتم.
راستش درست نبود مرا با رییس جمهور مقایسه کنی .
نه اینکه از نام بردن اسامی نگرانم بلکه اسامی آنقدر زیاد است که در مطلب کوتاه من نمی گنجد.
البته شاید کمی از جسارت های دانشجویی خود را از دست داده باشم اما یقینا هیچ وقت از بیان حرف درست واهمه ندارم.
ممکن است آدم نتواند همه ی حرف های درست رابگوید؛ اما یقینا از عدم بیان آنها نمی تواند منظور بدی داشته باشد.
به هر حال (اگر در وبلاگت )به مانند فیلم های خصوصی و خانوادگی پخش شده در جامعه شما به یاد روز آشکار سازی اسرار افتاده اید بنده به آن یقین دارم ومی دانم که شما هم همینطور.
دیر یا زود همه به ان باور نهایی خواهیم رسید واین دیگر نمی تواند شعار باشد.
دوست عزیزمان سیامک در وبلاگ شما به نکات خوبی اشاره کرده اما همانطور که شما نوشتید نیاز به ارایه توضیحات بیشتری است.
باسپاس

سه شنبه 23 آبان ماه سال 1385 ساعت 4:31 PM

[ web | email ] سیــد مهــــدی طـا هری

سلام
می شود کمی از این متدینین آب زیر کاه را معرفی کنید یا مثل رئیس جمهور فقط می خواهید اشاره کنید؟!
به ما هم سر بزن همین الان!!

سه شنبه 23 آبان ماه سال 1385 ساعت 12:29 PM

احمد سه‌شنبه 30 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 08:22 ق.ظ

شهردار مورد نظر شما کیست؟ این برای من خیلی مهم است و فکر میکنم کاندیداهای شجاع که به آگاهی رای دهنده احترام میگذارند جواب این سئوال را خواهند داد. نکته ی دیگر این که اگر شهردار مورد نظرتان را معرفی نمیکنید لااقل من را توجیه کنید که چرا نمیشود قبل از رای گیری فرد مورد نظرتان برای تصدی شهرداری را معرفی نمایید. متشکرم.

اقا احمد سلام
سوال شما را پاسخ می دهم اما بنده کاندیدای میان دوره ای مجلس شورای اسلامی هستم وطبیعتا نمایندگان مجلس در تعیین شهردار نقشی ندارند . بلکه این شورای شهر است که تصمیم میگیرد چه کسی شهردار باشد.
به نظر بنده شهردار باید کسی باشد که:
اولا آگاهی کامل به مدیریت شهری داشته باشد ویا لا اقل ازمشاوران زبده در این راستا کمک بگیرد.
ثانیااز قدرت واختیار کامل برای پیشبرد اهداف مشخص شده توسط زبدگان شهری برخوردار باشد.
ثالثا برای ایشان شمال شهر وجنوب شهر تفاوت نداشته باشد.
حال اگر منظور شما از انتخاب شهردار بانگاهی به گذشته وشهرداران سابق باشد بنده به ترتیب اولویت دو شهردار را صمیمانه دوست دارم:
اول آقای کرباسچی که در تغییر ماهیت تهران از شکل سنتی به مدرن تلاش بسیاری نمود وقربانی سیاست بازی سیاست بازان شد.
دوم آقای قالیباف را که در اتمام پروژه های عمرانی در موعد مقرر تلاش بسیار دارد ودر ضمن با نگاه توسعه مدار ومدرنیته مدیریت شهری را دنبال میکند.
شاید گردش هیئتی شهرداری در زمان آقای احمدی نژاد نسخه ی خوب وقابل قبولی برای عوام باشد اما بنده اعتقادی به آن ندارم واز دیگر شهرداران مانند آقای الویری و آقای ملک مدنی چیز خاصی در ذهن من باقی نمانده است.
طبیعتا اگر گزینه جدیدی مد نظر باشد باید تلفیقی از مدیریت های آقایان کرباسچی و قالیباف را باهم داشته باشد.

احمد سه‌شنبه 30 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 08:24 ق.ظ

و یک سئوال دیگر هم دارم که با آن سئوال قبل ترکیب نکردم که موجب سانسور آن سئوال مهم نشود. این یکی را میتوانید سانسور کنید و یا منتشر کنید و جواب بدهید:‌ آیا این کار شما یعنی تبلیغ برای خودتان از طریق وبلاگ مصداق تبیلغات قبل از موعد و خلاف قانون نیست؟

احمد اقا مجددا سلام
اینکه دیدید نظر را منوط به تایید کردم هدفم سانسور نبوده است بلکه عده ای از دوستان وبلاگ نویس دنیای مجازی را با چاله میدان عوضی گرفته وبه فحاشی بی مورد و بی دلیل می پردازند که اگر شما هم جای بنده بودید چنین می کردید.
این کار دقیقا نوعی تبلیغ است . اما درمورد خلاف قانون بودن آن میتوان گفت که قانون در مورد آن / وبلاگ نویسی / سکوت کرده است و عنوان خلاف قانون به آن نداده است.
نکته قابل ذکر این است که آنهایی که ازطریق جناح ها احزاب ویا گروه ها کاندیدا می شوند به بهانه ی ارایه ی لیست اعتلاف و یا عدم اعتلاف بارها و بارها اسامی آنها در روزنامه های کثیر الانتشار می آید اما مصداق تبلیغ نمی باشد بنابراین کسانی که مثل ما مستقلند و در لیست هیچ جناحی نیستند باید تا روز شروع تبلیغ صبر نمایند . بااین اوصاف ما فرصت تبلیغ برابر نداریم وبدین لحاظ می توان از خلع قانونی در مورد وبلاگ برای تبلیغ استفاده نمود.

دکتر مجتبی کرباسچی پنج‌شنبه 17 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 12:58 ب.ظ http://www.mojtaba334.blogfa.com

سلام
" صاحبدلان "
این سایت مجموعه گرد آوری اشعار عارفانه و عاشقانه شعرای قدیم وجدید است
واین بار " راز ماندگاری اسلام "و " شعر شیخ بهایی"مقصود من از کعبه وبتخانه توئی تو "
منتظر حضور سبز تان هستم
خدا یارتان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد